در حال مویه کردن. در حال موییدن. گریه کنان. (از یادداشت مؤلف) : نمودی به من پشت همچون زنان برفتی غریوان و مویه کنان. فردوسی. و رجوع به مویه و مویه کردن و مویه گر شود
در حال مویه کردن. در حال موییدن. گریه کنان. (از یادداشت مؤلف) : نمودی به من پشت همچون زنان برفتی غریوان و مویه کنان. فردوسی. و رجوع به مویه و مویه کردن و مویه گر شود
دهی از دهستان درجزین بخش رزن (ر ز) شهرستان همدان واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری قصبۀ رزن و 2 هزارگزی جنوب راه اتومبیل رو رزن به همدان. کوهستان، سردسیر، دارای 60 تن سکنه. آب آنجا از رودخانه، محصول آنجا غلات و حبوبات و صیفی و لبنیات. شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی از دهستان درجزین بخش رزن (رَ زَ) شهرستان همدان واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری قصبۀ رزن و 2 هزارگزی جنوب راه اتومبیل رو رزن به همدان. کوهستان، سردسیر، دارای 60 تن سکنه. آب آنجا از رودخانه، محصول آنجا غلات و حبوبات و صیفی و لبنیات. شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان قالی بافی و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)